سویینگ تریدینگ در رمزارزها چیست؟
سویینگ تریدینگ به یک استراتژی روزافزون محبوب در میان سرمایهگذاران رمزارز تبدیل شده است که به دنبال بهرهبرداری از نوسانات بازار هستند. در این مقاله، نحوه عملکرد سویینگ تریدینگ و مزایا و معایب آن را بررسی خواهیم کرد. همچنین بهترین شاخصها برای این رویکرد را معرفی کرده و راههای مؤثر سویینگ تریدینگ را پیدا خواهیم کرد.
سویینگ تریدینگ چگونه کار میکند؟
سویینگ تریدینگ در رمزارزها شامل شناسایی و بهرهبرداری از نوسانات قیمتی درون بازار است. برخلاف ترید روزانه که شامل چندین معامله در یک روز واحد است، سویینگ تریدینگ بر کسب سود در چند روز تا چند هفته تمرکز دارد. این رویکرد از روند طبیعی بالا و پایین رفتن قیمتهای رمزارزها بهره میبرد و به معاملهگران اجازه میدهد از حرکات بازار کوتاهمدت تا میانمدت سود ببرند. سویینگ تریدها به تحلیل تکنیکال متکی هستند تا تصمیمات آگاهانهای بگیرند، با تمرکز بر الگوهای قیمتی، روندها و شاخصهای مختلف برای پیشبینی حرکات قیمتی آینده.
فرآیند سویینگ تریدینگ بسیار ساده است:
-
مرحله 1. شناسایی روندها. سویینگ تریدها با تعریف تمایل کلی بازار، چه صعودی و چه نزولی، شروع میکنند. این کار به هماهنگ کردن معاملات با جهت غالب بازار کمک میکند.
-
مرحله 2. شناسایی نقاط سویینگ. معاملهگران به دنبال نقاط بالایی و پایینی سویینگ هستند که اوجها و کفهای موقتی در قیمت هستند. این نقاط فرصتهای احتمالی ورود و خروج از بازار را نشان میدهند.
-
مرحله 3. نظارت و تنظیم. پس از ورود به یک معامله، سویینگ تریدها به طور مداوم موقعیت را نظارت کرده و استراتژی خود را بر اساس حرکات بازار و اطلاعات جدید تنظیم میکنند.
-
مرحله 4. اجرای معاملات. هنگامی که یک نقطه سویینگ شناسایی شد، معاملهگران بر اساس تحلیل خود، دستور خرید یا فروش را اجرا میکنند. ممکن است در یک روند صعودی، در نقطه سویینگ پایینی وارد موقعیت طولانی شوند یا در یک روند نزولی، در نقطه سویینگ بالایی وارد موقعیت کوتاهی شوند.
بهترین شاخصها برای سویینگ تریدینگ
همانطور که قبلاً ذکر کردیم، سویینگ تریدینگ به درک نمودارها و تحلیل گرافها متکی است تا نقاط ورود و خروج احتمالی را شناسایی کند. استفاده از شاخصهای مناسب میتواند به طور قابل توجهی استراتژی معاملاتی شما را بهبود بخشد زیرا بینشهایی درباره روندهای بازار ارائه میدهد.
در زیر پنج بهترین شاخص برای سویینگ تریدینگ آورده شده است که هر کدام مزایای منحصر به فردی دارند تا به شما در اتخاذ تصمیمات آگاهانه کمک کنند.
-
شاخص قدرت نسبی (RSI). شاخصی از نوع مومنتوم که سرعت و تغییر حرکات قیمتی را اندازهگیری میکند. این شاخص بین 0 تا 100 نوسان میکند و سیگنالهایی درباره شرایط خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد در بازار ارائه میدهد.
-
شاخص همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD). شاخص مومنتوم دنبالکننده روند که ارتباط بین دو میانگین متحرک از قیمت رمزارز را نشان میدهد. این شاخص شامل خط MACD، خط سیگنال و هیستوگرام است. خط MACD با کم کردن میانگین متحرک نمایی 26 روزه از میانگین متحرک نمایی 12 روزه محاسبه میشود. خط سیگنال میانگین متحرک نمایی 9 روزه خط MACD است. در نهایت، هیستوگرام تفاوت بین خط MACD و خط سیگنال را به صورت بصری نمایش میدهد.
-
باندهای بولینگر (Bollinger Bands). شاخصی که نوسانات بازار را اندازهگیری کرده و بینشهایی درباره سطوح قیمت احتمالی ارائه میدهد. باندهای بولینگر از یک باند میانی (میانگین متحرک ساده) و دو باند خارجی که انحراف معیارهای بالاتر و پایینتر از باند میانی را نشان میدهند، تشکیل شدهاند.
-
بازگشت فیبوناچی (Fibonacci Retracement). شاخصی که برای شناسایی سطوح احتمالی بازگشت در هنگام یک تصحیح در داخل یک روند استفاده میشود. سطوح بازگشت فیبوناچی خطوط افقی هستند که سطوح حمایت و مقاومت احتمالی را بر اساس دنباله فیبوناچی نشان میدهند.
-
میانگینهای متحرک (ساده و نمایی). شاخصی که دادههای قیمتی را با محاسبه میانگین قیمت در طی تعداد مشخصی از دورهها صاف میکند، که نوسانات کوتاهمدت را کاهش داده و جهت کلی روند را برجسته میکند. دو نوع رایج، میانگینهای متحرک ساده (SMA) و میانگینهای متحرک نمایی (EMA) هستند. SMA میانگین حسابی مجموعهای از قیمتها را در طی تعداد مشخصی از دورهها محاسبه میکند و به هر نقطه داده وزنی مساوی میدهد تا نوسانات کوتاهمدت را صاف کرده و روند کلی را برجسته کند. در مقابل، EMA به قیمتهای اخیر وزنی بیشتر میدهد، که آن را نسبت به تغییرات اخیر بازار پاسخگوتر میسازد و حرکات قیمتی آخرین را بهتر ضبط میکند.
هر شاخص بینشهای منحصر به فردی درباره روندهای بازار، مومنتوم و نقاط احتمالی بازگشت ارائه میدهد و به معاملهگران اجازه میدهد تصمیمات منطقی بگیرند. با این حال، هیچ پارامتر واحدی موفقیت را تضمین نمیکند. استفاده از ترکیبی از آنها برای تأیید سیگنالها و افزایش قابلیت اطمینان استراتژی معاملاتی شما ضروری است. علاوه بر این، درک نقاط قوت و محدودیت هر شاخص به شما کمک میکند آنها را مؤثرتر اعمال کنید.
استراتژیهای سویینگ تریدینگ
همانطور که قبلاً میدانید، سویینگ تریدینگ شامل بهرهبرداری از حرکات قیمتی کوتاهمدت تا میانمدت برای ایجاد سود است. برای پیمایش مؤثر در چشمانداز پرنوسان رمزارزها، معاملهگران از استراتژیهای مختلفی استفاده میکنند که برای بهرهگیری از این نوسانات قیمتی تنظیم شدهاند.
در زیر پنج استراتژی سویینگ تریدینگ رایج و موفق که توسط معاملهگران رمزارزها استفاده میشوند، آورده شده است.
- Trend Following (پیگیری روند)
این یکی از سادهترین و پرکاربردترین استراتژیها در سویینگ تریدینگ است. هدف اصلی شناسایی و دنبال کردن روند غالب بازار است، چه روند صعودی باشد چه نزولی، و انجام معاملات در جهت آن روند. در اینجا مواردی که در صورت انتخاب این استراتژی باید انجام دهید آمده است:
-
شناسایی روند: از شاخصهای روند مانند میانگینهای متحرک (MA) برای تعیین جهت بازار استفاده کنید. یک روند صعودی زمانی نشان داده میشود که MAهای کوتاهمدت بالای MAهای بلندمدت باشند، و برعکس برای روند نزولی.
-
تنظیم نقاط ورود: در موقعیتهای طولانی در دوران روند صعودی وارد شوید زمانی که قیمت به سطح حمایت یا میانگین متحرک عقبنشینی میکند، که نشاندهنده ادامه روند است. برعکس، در موقعیتهای کوتاه در دوران روند نزولی وارد شوید زمانی که قیمت به سطح مقاومت اوج میگیرد.
-
تعیین نقاط خروج: اهداف سود را بر اساس مومنتوم روند تعیین کنید یا از trailing stops برای قفل کردن سودها در حین ادامه روند استفاده کنید.
- Breakout Trading (تریدینگ شکست)
این استراتژی بر شناسایی سطوح کلیدی قیمتی که در آن یک رمزارز از الگوی تثبیت یا محدوده معاملاتی خارج میشود، تمرکز دارد. این رویکرد به دنبال دستیابی به مومنتومی است که پس از یک حرکت قیمتی مهم رخ میدهد. در اینجا مواردی که در صورت انتخاب این استراتژی باید انجام دهید آمده است:
-
شناسایی الگوهای تثبیت: به دنبال الگوهایی مانند مثلثها، پرچمها یا مستطیلها باشید که دورههای تثبیت قیمت را نشان میدهند.
-
تأیید شکست: از شاخصهای حجم برای تأیید قدرت شکست استفاده کنید. شکست همراه با حجم بالای معامله احتمال بیشتری برای حفظ مومنتوم دارد.
-
تنظیم نقاط ورود: زمانی که قیمت از سطح مقاومت فراتر میرود، وارد موقعیت طولانی شوید یا زمانی که قیمت زیر سطح حمایت فرو میریزد، وارد موقعیت کوتاه شوید.
-
تعیین نقاط خروج: اهداف سود را بر اساس ارتفاع الگو تنظیم کنید یا از trailing stops برای به حداکثر رساندن سودها در حالی که قیمت در جهت شکست ادامه دارد، استفاده کنید.
- Pullback Trading (تریدینگ پسکش)
این نوع استراتژی شامل ورود به یک معامله پس از یک بازگشت موقتی درون یک روند بزرگتر است. به عنوان مثال، در دوران روند صعودی ثابت، یک معاملهگر ممکن است یک رمزارز را زمانی که قیمت آن به طور موقتی به میانگین متحرک 50 روزه کاهش مییابد، خریداری کند و پس از آن روند صعودی ادامه یابد. به این ترتیب، استراتژی به معاملهگران امکان میدهد با قیمت بهتری وارد بازار شوند در حالی که همچنان با جهت کلی روند همسو هستند. در اینجا مواردی که در صورت انتخاب این استراتژی باید انجام دهید آمده است:
-
شناسایی روند کلی: تعیین کنید که بازار در روند صعودی است یا نزولی.
-
شناسایی پسکش: به دنبال یک بازگشت موقتی یا تثبیت درون روند باشید، مانند کاهش قیمت در یک روند صعودی یا افزایش قیمت در یک روند نزولی.
-
تنظیم نقاط ورود: پس از پایان پسکش و ادامه روند، وارد معامله در جهت روند اصلی شوید.
-
تعیین نقاط خروج: اهداف سود را بر اساس مومنتوم روند تعیین کنید یا از دستورات stop-loss برای مدیریت ریسک استفاده کنید.
- Momentum Trading (تریدینگ مومنتوم)
این استراتژی بر روی رمزارزهایی که به شدت در یک جهت با حجم بالا حرکت میکنند، تمرکز دارد. تریدینگ مومنتوم هدف دارد از استمرار روندهای قیمتی موجود که توسط احساسات قوی بازار هدایت میشوند، بهرهبرداری کند. در اینجا مواردی که در صورت انتخاب این استراتژی باید انجام دهید آمده است:
-
شناسایی مومنتوم قوی: از شاخصهایی مانند RSI یا MACD برای شناسایی رمزارزهایی با مومنتوم صعودی یا نزولی قوی استفاده کنید.
-
تأیید با حجم: حجم بالای معامله قدرت مومنتوم را حمایت میکند و مشارکت گستردهای از بازار را نشان میدهد.
-
تنظیم نقاط ورود: زمانی که مومنتوم صعودی تأیید شد، وارد موقعیت طولانی شوید یا زمانی که مومنتوم نزولی مشهود است، وارد موقعیت کوتاه شوید.
-
تعیین نقاط خروج: از معامله خارج شوید زمانی که مومنتوم شروع به کاهش میکند، که توسط شاخصهای ضعیف یا تثبیت قیمت نشان داده میشود.
- Moving Average Crossover Strategy (استراتژی کراساور میانگین متحرک)
این استراتژی به استفاده از دو یا چند میانگین متحرک برای تولید سیگنالهای خرید و فروش بر اساس تعاملات آنها اشاره دارد. این رویکرد به سویینگ تریدها کمک میکند تا بازگشتهای احتمالی روند یا تأییدها را شناسایی کنند. در اینجا مواردی که در صورت انتخاب این استراتژی باید انجام دهید آمده است:
-
انتخاب میانگینهای متحرک: ترکیبات رایج شامل میانگینهای متحرک 50 روزه و 200 روزه (“گلدن کراس” و “دث کراس”) هستند. “گلدن کراس” زمانی رخ میدهد که یک MA کوتاهمدت (مثلاً 50 روزه) بالای یک MA بلندمدت (مثلاً 200 روزه) عبور کند و نشاندهنده احتمال روند صعودی است. و “دث کراس” زمانی رخ میدهد که یک MA کوتاهمدت زیر یک MA بلندمدت عبور کند و نشاندهنده احتمال روند نزولی است.
-
تنظیم نقاط ورود: هنگام “گلدن کراس” وارد موقعیت طولانی شوید و هنگام “دث کراس” وارد موقعیت کوتاه شوید.
-
تعیین نقاط خروج: از معامله خارج شوید زمانی که میانگینهای متحرک دوباره عبور میکنند یا زمانی که سایر شاخصهای تأییدکننده نشاندهنده بازگشت روند هستند.
با بهرهگیری از این پنج استراتژی رایج و موفق، سویینگ تریدها میتوانند به طور مؤثری در بازارهای رمزارز پرنوسان حرکت کرده و از تغییرات قیمتی بهرهبرداری کنند.
مزایا و معایب سویینگ تریدینگ
مانند هر استراتژی معاملاتی دیگری، سویینگ تریدینگ نیز مجموعهای از مزایا و معایب خاص خود را دارد. درک این جوانب میتواند به معاملهگران کمک کند تا تعیین کنند آیا سویینگ تریدینگ با اهداف سرمایهگذاری و تحمل ریسک آنها هماهنگ است یا خیر.
جنبه | ویژگیها | |
---|---|---|
مزایا | ویژگیها انعطافپذیری: سویینگ تریدینگ امکان نگهداری موقعیتها را در چند روز یا هفته فراهم میکند و انعطافپذیری بالایی بدون نیاز به نظارت مداوم بازار ارائه میدهد. تعهد زمانی کمتر: معاملهگران نیازی به نظارت بر بازارها 24/7 ندارند، که این استراتژی را برای افرادی که نمیتوانند ساعات کامل روز را به معامله اختصاص دهند، مناسب میکند. پتانسیل بازدهی بالا: با بهرهبرداری از افزایشهای قیمتی قابل توجه، سویینگ تریدها میتوانند سود قابل توجهی کسب کنند. سطح پایین استرس: نگهداری موقعیتها برای مدت طولانیتر فشار عاطفی معاملهگران را کاهش میدهد. فرصتهای متنوع: سویینگ تریدینگ میتواند در شرایط مختلف بازار، از جمله بازارهای پایدار و در حال نوسان، اعمال شود و فرصتهای معاملاتی متنوعی را فراهم میکند. | |
معایب | ویژگیها نوسانات بازار: در حالی که تغییرات قیمت فرصتهای سودآوری را ایجاد میکنند، همچنین خطر زیانهای قابل توجه را افزایش میدهند. نیاز به دانش فنی: سویینگ تریدینگ موفق به شدت به تحلیل تکنیکال و درک شاخصهای مختلف متکی است، که برای مبتدیان ممکن است چالشبرانگیز باشد. ریسکهای شبانه و آخر هفته: نگهداری موقعیتها در شبانهروز یا آخر هفتهها معاملهگران را در معرض شکافهای قیمتی و حرکات قیمتی احتمالی به دلیل اخبار یا رویدادهایی که خارج از ساعات معمول معامله رخ میدهند، قرار میدهد. از دست دادن فرصتها: سویینگ تریدها ممکن است روندهای بزرگتر یا حرکات سریع قیمت را که توسط دیتریدها یا سرمایهگذاران بلندمدت قابل بهرهبرداری است، از دست بدهند. نیاز به انضباط و صبر: سویینگ تریدینگ نیازمند انضباط سختگیرانه برای پایبندی به برنامه معاملاتی و صبر برای انتظار فرصتهای مناسب است، که ممکن است به طور مداوم حفظ کردن آن دشوار باشد. |
سویینگ تریدینگ یک رویکرد متعادل بین نیازهای پرفرکانس دیتریدینگ و اسکالپینگ و تعهدات بلندمدت نگهداری سرمایهگذاریها ارائه میدهد. با بهرهبرداری از تحلیل تکنیکال و درک روندهای بازار، این استراتژی میتواند به طور مؤثری در چشمانداز پرنوسان رمزارزها حرکت کرده و از نوسانات قیمتی بهرهبرداری کند. در حالی که سویینگ تریدینگ انعطافپذیری را فراهم میکند و میتواند بسیار سودآور باشد، همچنین با ریسکهای ذاتی همراه است که نیاز به مدیریت دقیق و درک قوی شاخصهای تکنیکال دارد. چه شما یک معاملهگر باتجربه باشید یا تازهوارد به بازار رمزارزها، سویینگ تریدینگ میتواند یک افزودنی ارزشمند به مجموعه ابزارهای معاملاتی شما باشد، مشروط بر این که با دانش و انضباط لازم به آن نزدیک شوید.
این مقاله برای شما مفید بود؟ نظرات شما درباره سویینگ تریدینگ چیست؟ در کامنتها با ما بحث کنید!
به مقاله امتیاز دهید
نظرات
0
برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید